loading...

شباهنگ

شعر های عاشقانه و عارفانه

بازدید : 579
دوشنبه 7 ارديبهشت 1399 زمان : 15:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

شباهنگ

شباهنگ

ببین که زلف بنفشه چسان* پریشان شد

صبا ز کرده‌ی خویشش چو من پشیمان شد

زبور عشق* زند با صدای داوودی

دمی‌که هدهد افسر* پیِ سلیمان شد

به شهر مُحتسبی گفت روز حق سوزد

هر آنکه باده گرفت و نقیض* پیمان شد

چو وصف باده‌ی سوری* ز پیر * ما بشنید

بزد چمانه‌ی لعل* و برون ز ایمان شد

به شرط بوسه‌ی ساقی، به اندرون* میرفت

چو طرح مسئله آمد ز دیده پنهان شد

مکن‌جفا تو، چو شمعی به عشق پروانه

که از وفای به عهدش ز شعله بریان شد

کجا ز عشق شود آگه زاهدی خودبین

که هر که عشق چشیده فدای جانان شد

به مویه* گر به نشاند دلش شباهنگ

مبر گمان غم هجران دگر به پایان شد

* چسان = چگونه

* زبور عشق = راز و نیاز‌های داوود با خداوند که به زبور معروف شد

* هدهد افسر* پرنده‌‌‌ای که پیغام‌سلیمان را به گفته قرآن به ملکه سبا میبرد و جواب را میآورد

* نقیض = نقض کننده قانون ، یا هرچیزی دیگر

* چمانه لعل = پیمانه‌ی شراب

*باده سوری = شراب ارغوانی

* پیر = منظور مرشد و راهنما

* اندرون = خلوتگاه * مویه = گریه و زاری

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 2
  • بازدید کننده امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 175
  • بازدید سال : 414
  • بازدید کلی : 19924
  • کدهای اختصاصی